آنها در هيچ سخنى بر خداوند پيشى نمىگيرند و مطيع امر خداوندند.»
2. لا يعصون الله ما امرهم و يفعلون ما يؤمرون؛2
فرمان خداوند را مخالفت نمىكنند و امر او را اطاعت مىكنند.»
3. «و ما منّا اِلاّ و له مقام معلوم؛3
هر كدام از ما فرشتگان داراى رتبه و جايگاه معين و مشخصى است.»
4. چون كارهاى فرشتگان به امر خداوند و اراده او است و خداوند در همه امورش غالب و چيره است - «و الله غالبٌ على امره؛4 خداوند بر كارش مسلط و چيره است - و هيچ چيز در آسمانها و زمين او را عاجز و مغلوب نمىسازد،5 فرشتگان نيز كه فرمانبرداران حق بوده، اراده و خواستى جز اراده و خواست او ندارند و همواره چيره و پيروزند.6
در مورد فطرس كه يكى از فرشتگان الاهى است، روايات متعددى داريم كه مضمون و محتواى آنها يكسان است. در روايتى مىخوانيم: فطرس فرشتهاى بود كه گردا گرد عرش الاهى در گردش بود و درباره دستورى از اوامر خداوند كوتاهى و سستى ورزيد. بالش به كيفر اين نافرمانى چيده شد و به يكى از جزيرهها تبعيد گرديد. هنگامى كه امام حسين(ع) متولد شد، جبريل(ع) براى عرض تبريك به پيامبر(ص) به سوى زمين فرود آمد و در راه با فطرس ديدار كرد. جبريل(ع) به وى پيشنهاد كرد، براى عرض تبريك و تهنيت، با او نزد پيامبر(ص) برود. هنگامى كه جبريل(ع) او را به حضور پيامبر(ص) برد، به امر پيامبر(ص)، بالش را به بدن پاك امام حسين(ع) ماليد و سلامتش را باز يافت.7
عدهاى از بزرگان معتقدند، داستان فطرس با آيات صريح قرآن كه ويژگىهاى فرشتگان را برشمرده، آنها را بندگان مطيع و كريم و شايسته خداوند معرفى مىكند و از هر نوع سرپيچى و نافرمانى پيراسته مىداند، سازگارى ندارد؛ پس بايد اين گونه روايات را نادرست شماريم؛ و به فرض درستىشان، بدان سبب كه نكتهاى فراتر از ادراك ما دارند، بايد علمش را به اهلش يعنى اولياى برگزيده الاهى واگذاريم و خود را در فهم آن ناتوان بدانيم.
در مقابل عدهاى بر اين باورند كه فرشتگان اصناف و درجههاى گوناگون دارند. گروهى مقرّبند و گروهى در درجه پايينتر جاى گرفتهاند. آياتى كه هر گونه نافرمانى و سرپيچى را از فرشتگان نفى مىكنند، به فرشتگان مقرب مربوط است. فطرس از فرشتگان مقرب نبود تا از هر نوع سركشى پيراسته باشد؛ به ويژه آن كه تخلّف و سرپيچى فطرس در برخى روايات كندى و سستى ورزيدن خوانده شده كه نوعى ترك اولى است نه گناه.
چنان كه پيامبران(ع) نيز درجات مختلف دارند:
«تلك الرسل فضّلنا بعضهم على بعض؛8 بعضى پيامبران را بر بعضى برترى بخشيديم.»
عدهاى از انبياء ترك اولى داشتند؛ ولى جمعى مانند پيامبر بزرگوار اسلام(ص) و خاندان پاكش جز اراده الاهى ارادهاى نداشتند و حتى از ترك اولى نيز پيراسته بودند.
No comments:
Post a Comment